کارگردان فیلم های سینمایی «خون خدا» و «انزوا» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: من همه جا عنوان کرده ام و باز هم تأکید می کنم که ایده اصلی این فیلم از روزبه پیروز است و اگر او نبود قطعاً این ایده به ذهن من نرسیده بود و «بیرو» ساخته نمی شد.
وی ادامه داد: من یک دوست قدیمی بسیار خوبی دارم که سال ها است در رشته بوکس به صورت حرفه ای فعالیت می کند اما متأسفانه فعالان این رشته همواره مهجور واقع شده و دیده نمی شوند و در زندگی شان سختی های زیادی را متحمل می شوند و از آنجا که من روی این ورزش شناخت کافی داشتم و صفر تا صد زندگی دوستم را می دانستم خیلی دوست داشتم فیلمی راجع به زندگی او بسازم.
عباس میرزایی سپس با تأکید بر اینکه پذیرفتن ایده های دیگران برای تولید فیلم همواره برایم دشوار بوده و هست اظهار داشت: زمانی که آقای پیروز پیشنهاد ساخت فیلمی با محوریت زندگی علیرضا بیرانوند را داد با کمال میل این پیشنهاد را پذیرفتم اما چون هیچ شناختی از زندگی او نداشتم تأکید کردم که باید اول با بیرانوند رفیق شوم تا بتوانم تحقیق مفصلی روی زندگی اش داشته باشم چرا که سواد و اطلاعات من از بیرانوند تنها در حد مطالب مطبوعات و رسانه ها و فوتبال بود و می دانستم او مدتی در پدیده نفت بازی می کرد و حتی یک گل هم از پرسپولیس نخورده بود!
این سینماگر یادآور شد: به همین علت تحقیقات گسترده ای را روی زندگی علیرضا شروع کردم و کم کم با او رفیق شدم و حتی با خانواده اش زیست کردم و اواسط دوستی مان بود که به او گفتم هدفم از این آشنایی و مراوده چه بوده و اعلام کردم که می خواهم فیلمی از زندگی تو بسازم.
وی خاطرنشان کرد: علیرضا یکی از ساده ترین و بی ریا ترین انسان هایی است که من می شناسم و بعد از شنیدن پیشنهاد من از آن استقبال کرد. من بسیار خوشحالم که رفیقی مثل علیرضا پیدا کرده ام که هرگز نمی تواند خودش را عوض کند و به شدت بامزه و خانواده دوست است و در بین همشهری های خود که اکثراً عشایر هستند بسیار محبوب است. ضمناً باید تأکید کنم او انسانی به شدت سالم و بسیار خیر و نیکوکار است اما متأسفانه در طول زندگی اش همواره از سوی کسانی که شناختی روی شخصیتش نداشته اند ضربه خورده است.
عباس میرزایی ادامه داد: به هر صورت بعد از مدت ها مراوده و رفاقت با علیرضا توانستم زندگی اش را به صورت مکتوب و مصور آماده کنم و بعد از آنکه گپ مفصلی با آقای پیروز زدیم به این نتیجه رسیدیم که باید زندگی علیرضا را به ۵ قسمت تقسیم کنیم از دوران کودکی شروع کرده و به دوران نوجوانی و سپس جوانی و بعد وارد شدن به تیم بزرگسالان نفت و سپس لژیونر شدن وی برسیم.
این کارگردان جوان متذکر شد: برای خود من بخش های کودکی و نوجوانی علیرضا بسیار جذاب بود و معتقد بودن که کار کردن روی این بخش ها و دراماتیزه کردن این بخش از زندگی وی برای تولید یک اثر سینمایی بسیار می تواند جذاب باشد. به هر صورت بعد از ۴ ماه نگارش فیلمنامه به پایان رسید اما بارها و بارها فیلمنامه بازنویسی شد.
وی در پاسخ به این سوأل که آیا خود بیرانوند فیلمنامه را خواند و مورد تأییدش بود یا خیر اظهار داشت: من رسماً در این مدت بدون اجازه او حتی آب هم نمی خوردم. معلوم است که همواره با نظرات وی جلو می رفتیم چرا که این فیلم داستان زندگی او بود و می بایست تمامی بخش هایش مورد تأییدش قرار بگیرد اما اقرار می کنم که از ابتدا نمی دانستم چه پروژه دشواری را در دست گرفته ام چرا که تولید فیلم در مورد یک ورزشکار محبوب که همچنان فعالیت حرفه ای دارد بسیار دشوار است و این دشواری را در طول مراحل کار درک کردم و هنوز هم برای واکنش های مردم نسبت به این اثر سرشار از استرس هستم.
عباس میرزایی در ادامه این گفتگو در خصوص مراحل بعدی به سرانجام رساندن پروژه «بیرو» خاطرنشان کرد: به هر صورت بعد از آماده شدن فیلمنامه کل آن را تبدیل به استوری برد کردیم چرا که می دانستیم وارد چه پروژه سنگینی خواهیم شد و به همین علت لازم بود فیلم را از ابتدا به صورت گرافیکی روی برگه های کاغذ ببنیم! ما پلان به پلان برای این فیلم استوری برد زدیم و حتی اگر یک پلان حرکتی بود آن را خرد کردیم و باز هم برای آن استوری برد طراحی کردیم و سپس دکوپاژ دقیقی تنظیم کردیم به نحوی که در زمان برداشت حتی یک پلان کم و اضافه تر نگرفتیم و همه کار بر اساس همان استوری برد پیش رفت.
این سینماگر ادامه داد: تولید «بیرو» اما با دشواری های زیادی همراه بود؛ چرا که پیش تولید ما مصادف شد با آغاز پاندمی کرونا و موقعیت بسیار سختی را جلوی راه ما قرار داد و شرایط تولید برایمان بسیار دشوار شد. اما با این همه ما دل به دریا زدیم و فیلمبرداری را شروع کردیم که البته واقعاً کار بسیار خطرناکی بود و روزهای پر استرس و پر اضطرابی را گذراندیم و الحمدالله هم هیچ مشکلی برای هیچ یک از عوامل پیش نیامد چرا که مرتب سر تمامی پلان ها تیم های پزشکی حضور داشتند و بچه ها را از هر نظر چک و بررسی می کردند.
وی در ادامه این گفتگو در پاسخ به پرسش خبرنگار سینماپرس مبنی بر اینکه حضور مجید برزگر به عنوان تهیه کننده پیشنهاد چه کسی بود گفت: حضور وی هم بر اساس پیشنهاد آقای پیروز بود. در واقع جید آمد که تولید فیلم را برای من تسهیل کند و حضور موثری در پروژه داشت.
عباس میرزایی سپس در خصوص انتخاب عنوان «بیرو» برای این فیلم و معنی این واژه اظهار داشت: عنوان «بیرو» در حقیقت شاید حالی بود که هواداران پرسپولیس برای اولین بار به علیرضا دادند تا به او بفهمانند بسیار دوستش دارند و با او احساس صمیمیت می کنند.
این سینماگر در خاتمه این گفتگو در خصوص چهلمین جشنواره فیلم فجر تصریح کرد: من مطمئنم چهلمین جشنواره فیلم فجر یکی از پرشورترین دوره های این رویداد سینمایی خواهد بود چرا که فیلمسازان جوان بسیاری در این جشنواره حضور دارند که هریک از آن ها به تنهایی می توانند مخاطبان را حیرت زده کنند و من خودم شخصاً بی صبرانه منتظر هستم تا ببینیم آن ها چه چیزی رو خواهند کرد.
ارسال نظر